Cuphead

افزودن به علاقه مندی‌ها در حال بازی سفارش این بازی

  • PC
  • تاریخ عرضه: 2017.10.07
  • امتیاز بازی مگ: 10/10
  • تعداد بازدید: 6737 بار
  • ریجن: Free
  • حجم دیتا: 3 گیگابایت
  • سبک: اکشن ماجراجویی

  • استودیو سازنده: StudioMDHR
  • ناشر: StudioMDHR
  • کارگردان: Chad Moldenhauer | Jared Moldenhauer
  • تهیه کننده: Marija Moldenhauer
  • طراح: Jared Moldenhauer
  • هنرور: Chad Moldenhauer
  • نویسنده: Evan Skolink
  • آهنگساز: Kristofer Maddigan
  • موتور گرافیکی: Unity
  • برچسب: Cuphead | بازی Cuphead برای PC

Cuphead

اصلا گول Cuphead با ظاهر فانتزی و کودکانش رو نخورید. این بازی تا سرحد مرگ سخته!! شاید اول با خنده و غلیان حس نوستالژی به سراغ این بازی برید اما بعد از اینکه 10 بار برای رد کردن اولین مرحله ی بازی تلاش کردید و شکست خوردید، اون حالت سرخوشی که احساس می‌کردید جای خودش رو به حس چالش می‌ده! چالش اینکه چرا من با اینهمه ادعا نمی‌تونم حتی یکی از مراحل بازی رو رد کنم ؟! Cuphead نمونه ی عالی از بازی‌های بسیار سختیه که نسل سوم و چهارم کنسول‌های بازی با اونها خاطره ساختیم. بازی‌هایی که در عین سادگی، سخت بودن، خیلی خیلی سخت! باز هم تاکید می‌کنم که برای لذت بردن از Cuphead باید آستانه‌ی تحملتون رو بالا ببرید و در صورت امکان سعی کنید بازی رو با یکی از دوستان گیمرتون co-op بازی کنید. Cuphead اصولا ساخته شده تا دو نفره جلو بره.



اخبار و حواشی

بازیهای مشابه

  • نظرات

خلاصه امتیازات


میانگین
۹.۷۵ امتیاز براساس ۱ رأی

داستان
۹.۰۰ امتیاز براساس ۱ رأی

گیم پلی
۱۰.۰۰ امتیاز براساس ۱ رأی

صداگذاری
۱۰.۰۰ امتیاز براساس ۱ رأی

گرافیک
۱۰.۰۰ امتیاز براساس ۱ رأی

SAyyED
سه شنبه 04 تیر 1398
میانگین امتیازات
9.75/10
0
بهترین کارتونی که تا حالا بازی کردم D:
نقاط مثبت:
  • گرافیک هنری عالی
  • گیمپلی خوب و اعتیاد آور
  • موسیقی مفرح و شاد
  • سیستم شخصی سازی نسبتا عالی
نقاط منفی:
  • چند مورد ایراد جزئی مثل : سایه پردازی کم ظرافت و...
خب از کجا شروع کنیم .... ای بابا از هر جا شروع کنیم که سخته که !!!! . این بازی در ابتدا خیلی سخت و غافلگیر کننده به نظر میرسه ؛ اما بعد از 50 بار مردن توی هر غول میفهمید که چطور باید اون غول رو شکست بدید . در واقع هر غول قلقی داره که باید اون رو پیدا کنید . صبر کن ... این که شروع خوبی برای دیدگاه نبود ... از نو میگیریم / پنج ... چهار ... سه ... دو ... یک!!! . ورود شما رو به دنیای فانتزی این بازی شیرین و دوست داشتنی تبریک میگم !!! من امشب رو گذاشتم که فقط و فقط با این نقد به همه ی طرفداران « کاپ هد » و داداش بزرگش « ماگ من » یه حالی بدم . پس داشته باشید اینو تا بریم سر بررسی بازی از جهات مختلف . . .::داستان::. داستان بازی ، یه داستان شیرین با روایتی درخور سبک بازیه . اولین بار که جز چندتا افتضاح از بازی اون اوایل دیده بودم (تریلر E3 بازی ) و بعد از اون کلیپ ( اگر کاپ هد در دهه نود عرضه میشد) رو دیدم ، کلا از بازی قطع امید کردم ؛‌ اما به پیشنهاد دوست sony فنم اون رو به دو دلیل تهیه کردم ، که یکیش همین داستان جالب و گیرای بازیه . مسلما «در افتادن با شیطان بر اثر باختن در یک قمار» اونم در یک چنین بازی ای ، نه تنها نمیتونه بچه گانه باشه ، بلکه به نظرم کسی که چنین معجونی رو میسازه باید توانایی زیادی در داستان سرایی داشته باشه ؛ چرا که تعادل برقرار کردن بین جنبه طنز و جدی در این سبک (که الهام گرفته از کارتون ها و شخصیت های کارتونیه) کار بسیار بسیار سختیه. به هر حال... کارشون عالی بوده!!! . اما روایت این داستان ؛ در واقع اگر به روایت از جهت اینکه یک کتاب داستان عکسدار رو باز میکنیم نگاه کنیم ،روایت داستان این بازی هیچ اشکالی نخواهد داشت . منتهی من خودم ترجیح میدادم به صورت یکی از همون کارتون های قدیمی دیزنی اون رو توضیح بدن ، اما بازی به شدت سرگرم کننده هست و بعد از هزار بار بازی کردن هم ازش خسته نمیشید . (خودم هنوز بعد دو سال بازی میکنم ) . .::گیم پلی::. گیم پلی بازی در ابتدا یک مقدار گیج کننده به نظر میرسه . چون ما معمولا در چنین بازی هایی عادت داشتیم از کلید «بالا» برای پریدن استفاده کنیم . ولی بازی سیستم هدفگیری و کلید DASH (که کلید مورد علاقه ی منه) رو در این بازی اضافه کرده و این با هماهنگی کلید «بالا» برای پرش اشکالات زیادی ایجاد میکرد . مسلما تا دست ما به این حالت عادت میکرد ، حداقل بایستی دویست تا سیصد بار مرده باشیم . بازی همونطور که میدونستید دارای دو بخش run 'n gun و boss fight هست و به جرئت میتونم بگم :« واقعا گل کاشتن!» این حجم از جزئیات برای سخت کردن یک بازی و اینهمه محاسبه و پیشبینی هایی که در توسعه بازی پیاده شده واقعا تشویق داره . لازمه که بگیم تفاوت زیادی داره «سخت بودن» یک بازی با «ناجوانمردانه بودن» اون . بعضی بازی ها با نامردی کردن در بازی اون رو تبدیل به یک بازی سخت کردند ، ولی قول میدم که کاپ هد به هیچ وجه اینطور نیست . چرا که تنها کاری که برای سخت کردنش انجام دادند ، محاسبه و پیشبینی حرکات بازیکن از قبل ( در زمان توسعه) بوده . سخت شدن بازی هم تقریبا سیر خطی ای رو طی میکنه که این هم بسیار عالیه . (راستی جملاتی که باس ها موقع شکست دادن ما میگن ، هم لبخند به لب میاره و هم یکم آدمو فشار میده×) همه چیز از شخصی سازی سلاح ها ، سوپر ها و چارم ها به دقت طراحی شده و هر کدوم برای مراحل خاص و البته برای مهارت های خاصی (مبتدی تا پیشرفته) ساخته شدند تا هر بازیکن بسته به توانایی هاش از اون ها بهره ببره . (احتمالا استفاده از این دو اسلحه ی charge و bubble برای پلیر ها در درجه آخر قرار میگیره ، خودم حتی استفاده از یک کدومش رو جز در مرحله مورد نیازش بهتون توصیه نمیکنم ، چون استفاده از اونها بسیار سخته ؛ ولی اگر حرفه ای باشید و افسار این دو اسلحه چموش بدستتون باشه ، میتونه باعث بشه که تمام بازی رو با درجه S تمام کنید) . و اما نکته نهایی ... سینگل یا کو اپ ... مسئله این است . اگر راستش رو بخواید ،‌کو اپ بازی کردن باعث نمیشه بتونید غولها رو زود تر نفله کنید ،‌ چرا که جان و حملات غولها با دو پلیره شدن دوبرابر میشه ، ولی اگر بازیتون خوب باشه و هر کدوم چارم های مناسب و مکمل استفاده کنید ، بهتون قول میدم که در کنار شکست دادن سریعتر تجربه ای لذت بخش خواهید داشت (چون دو نفره بازی کردن به خودی خود لذت بخش هست ، اما بازی طولانی تر و بلکه سخت تر میشه) . .::صداگذاری::. موسیقی دلنشین ، مفرح و لذت بخش که با افکت های کارتونی دهه ۳۰ دیزنی هم همخوانی دارند ... چی بهتر از این ؟؟؟؟ مسلما هر کس برای اولین بار وارد بازی میشه متوجه این گیرایی و این شیرینی خواهد شد . پس جای بیشتری برای توصیف نداره . . .::گرافیک::. قطعا پوستر ها و کاور بازی بیانگر گرافیک بازی هستند . این بازی خوش ساخت که با موتور یونیتی هم ساخته شده ، تمام مراحل طراحی شخصیت ها و انیمیشن هاش به صورت دستی کشیده شدن و در نهایت به صورت کامپیوتری به طرح های دقیقی رسیدن که هماهنگی بین حرکات و تصاویر رو میشه به خوبی مشاهده کرد . اصلا همین دستی کشیده شدن بازی نقطه عطفی بین گرافیک بازی با کارتون های اون دوران هست . رنگبندی شاد و دلنشین در کنار موسیقی مناسب اون رو به بازی مورد علاقه ما تبدیل کرد. علاوه بر این با پیشروی در بازی میتونید visual effect های متفاوتی (مثل «سیاه و سفید» یا «نوار دوخطی» ) رو هم به بازی اضافه کرد که به آدم حس نوستالژی بودن بازی دست میده. البته جدای از تعریفات ، بازی در بعضی جاها بی دقتی کرده و در سایه پردازی شخصیت ها توجه کافی رو نگذاشته و صد البته در کنار این همه مزیت ، این مسئله قابل چشم پوشی هست .

  • هیچ نظری یافت نشد

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان میهمان

0
نظر شما بعد از تایید توسط یکی از مدیران منتشر خواهد شد