بخش مهمی از جذابیت سری Far Cry (البته از قسمت دوم به بعد) از شخصیتهای منفی این عناوین نشأت میگیرد. این رهبران شرور از ویژگیهایی برخوردارند که تعدادی از این خصوصیات را در میان قهرمانان دیگر عناوین ژانر اکشن مییابیم و در آن دست آثار برای موفقیت شخصیتهایی با چنین ساختار اخلاقی سؤال برانگیز، تمام تلاش خود را به کار میبندیم. یکی از معدود هوشمندیها در روایت سری فار کرای همین مسئله بوده که قهرمانی با شخصیتی لوح سفید مانند را در مقابل دشمنانی چنین کاریزماتیک قرار میدهد تا بازیکنان کمی به شرطی سازی روانی که ژانر اکشن روی آنها پیاده میکند توجه کنند اما به لطف ناهمخوانی روایی-گیمپلی این فرنچایز، کسی چندان به این پیام نهفته توجه نمیکند و از تجربۀ شبیهساز شکار و قتل عامِ ارائه شده لذت میبرد!
بخش بزرگی از محتوای بعد از عرضۀ Far Cry 6 به همین شخصیتهای منفی اختصاص داده شده و برای اولین بار مخاطبان میتوانند از طریق این روایتهای تازه، دنیای ذهنی این افراد و مسائلی که آنها را به فردی جانی، خونخوار و تقریباً دیوانه تبدیل کرده را از نزدیک لمس کنند. محتوای قبلی که با توجه به نوع رفتار شخصیت Vaas به درستی «دیوانگی» نامگذاری شده بود، روان پرآشوب دشمن قسمت سوم را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده بود که در همراهی با گیمپلی روگلایت خود، تجربهای جدید را در مجموعه فار کرای رقم زده بود. محتوایی که امروز آن را بررسی میکنیم بر دشمن اصلی قسمت چهارم یعنی Pagan Min متمرکز است که با توجه رویکرد فریبکارانۀ او در مراوداتش با دیگران و نقش او به عنوان یک پادشاه، «کنترل» نام دارد.
یکی از مهمترین عواملی که در بروز اختلالات ذهنی و روانی نقشی کلیدی ایفا میکند، مسئلۀ احساس از دست دادن کنترل روی جهان اطراف افراد است و از سوی دیگر بزرگترین مشغلۀ ذهنی هر دیکتاتوری، در اختیار داشتن چند و چون ریزترین امور مردم تحت حکومت اوست و حالا "قهرمان" این DLC با شرایطی رو به رو شده که باید تلاش کند تا مجدداً افسار این دو مورد را به دست بگیرد اما به چه طریق؟ با پیدا کردن قطعاتی از یک ماسک طلایی! اینکه همۀ ما بسته به موقعیتهای اجتماعی و افرادی که با آنها رو به رو میشویم، رفتاری متفاوت از خود نشان میدهیم و به نوعی از ماسکهای چندگانۀ شخصیتی استفاده میکنیم، مسئلهای است که توسط تمام افراد پذیرفته شده است مگر اینکه فرد مذکور از ماسکی متوهمانه استفاده کند که بزرگی آن روی شخصیت واقعی او سایه انداخته باشد.
در این روایت جدید از پیش زمینۀ حوادث Far Cry 4، در مییابیم که «پِیگِن مین» مخوف در کنار اشتیاق بی انتها به قدرت و ثروت، یک هدف کلیدی مهم دیگر هم دارد و آن هم داشتن خانوادهای شاد در کنار خود و دستیابی به عشق واقعی از جانب آنهاست، چیزی که به علت حوادث ناگواری که منجر به از دست دادن دختر خردسال او شده، در دنیای واقعی دیگر امکانپذیر نیست اما در این دنیای ذهنی پیگن تلاش میکند تا با مخفی کردن جنبههای تاریک شخصیت خود با استفاده از این ماسک طلایی، مجدداً خانوادهاش را در کنار یکدیگر جمع کند اما پیشروی در داستان، دروغهایی که او به خودش و دیگران گفته را به صورت برشهایی از میان خاطراتی آشفته، برملا میکند که تمامی این پیچیدگیهای عمیق و با بهرهگیری مناسب از مفاهیم روانکاوی، کمک کرده تا تجربۀ کوتاهِ Pagan: Control از روایتی جذاب برخوردار باشد که البته در سطح بالایی خود مثل اکثر عناوین اکشن صرفاً بهانهای است برای کشتار دشمنان!
از نظر گیمپلی Pagan: Control را میتوان تجربهای ناامیدکننده قلمداد کرد چرا که دقیقاً با همان ساختاری رو به رو هستیم که در Vaas: Insanity پیاده شده بود و همان اندازهای که ژانر روگلایت با ذهنیت «واس» همخوانی داشت، چندان با کردار پیگن جور نیست با این وجود سیستمهای گیمپلی به خودی خود سرگرمکننده هستند و طراحی اکشن در هیچ نسخهای از سری فار کرای ایراد آنچنانی نداشته است. مثل محتوای مشابه قبلی، با گشت و گذار در محیط و انجام چالشهای مختلف، به سلاحهای جدید دست پیدا میکنید یا با کشتن دشمنان قدرتمندتر به تواناییهای موقتی (تا قبل از مرگ) مانند مقاومت بیشتر در برابر نوع خاصی از آسیبها، زندگی دوباره بدون نیاز به شروع از نقطۀ صفر و ... دست پید میکنید و همچنین با هزینه کردن Respect که از طریق کشتن دشمنان بدست میآید میتوانید سلاحهای خود را آپگرید کنید یا به قدرتهایی دائمی مثل میزان سلامتی و مهمات بیشتر، امکان استفاده از قلاب و چتر نجات، باقی ماندن مقادیر بیشتری از «رسپکت» بعد از هر بار مردن و ... دست پیدا کنید.
مشکل اینجاست که ساختار پرآشوب ژانر روگلایت چندان نسبتی با مفهوم کنترل و از آن مهمتر نقشی پیگن در Far Cry 4 ایفا میکرد ندارد و این انتظار وجود داشت که سازندگان کمی وقت بیشتری صرف کنند و برای این شخصیت متفاوت، حال و هوای تازهای را در قالب گیمپلی به وجود آوردند. با این وجود اگر خوانش ما از حوادث Pagan: Control بازپسگیری کنترل توسط ذهنی آشفته باشد، میتوانیم تا حدودی از قصور نسبی سازندگان چشمپوشی کنیم. نقشۀ بازی بخش کوچکی از نقشۀ فار کرای 4 را در بر میگیرد که طراحی بصری چشمنوازی دارد و به طور کلی ایراد خاصی در این بخش دیده نمیشود. این ماجراجویی از نظر قطعات موسیقی استفاده شده حرف چندانی برای گفتن ندارد اما بازگشت «تروی بیکر» برای ایفای نقش پیگن مین و جنبههای مختلف شخصیت او، تجربۀ کار را دلپذیرتر کرده است.
از نظر داستانی یا به طور دقیقتر ایدههای زیرین روایی، Pagan: Control تجربۀ جذابی را در اختیار مخاطب میگذارد به خصوص اگر علاقۀ ویژهای به چهارمین قسمت از سری فار کرای و نقش منفی آن داشته باشید اما از نظر گیمپلی تقریباً همه چیز کپی برابر اصل محتوای قابل دانلود قبلی است که صرفاً در محیطی متفاوت پیادهسازی شده و با توجه به اینکه همانند ماجراجویی قبلی از مدت زمانی نسبتاً کوتاه برخوردار است، قیمت چهل دلاری Season Pass بازی Far Cry 6 کمی گران به نظر میرسد حتی با وجود اینکه بخش سومی هم دارد که در ماههای آتی منتشر خواهد شد.
نظرات