هیچوقت زمانی که برای اولین بار دیسک بازی GRID را بر روی دستگاه PS3 خود گذاشتم یادم نخواهد رفت، بازی مسابقهای که با تمامی تجربیات قبلیم متفاوت بود و حس و حالی کاملا مختص به خودش را داشت و بطرز بی رحمانهای نیز سخت و چالش برانگیز بود. از آن زمان تا بحال 3 دنباله مستقیم برای بازی عرضه شد که میشود با اطمینانی کامل گفت هیچکدام از آنها نتوانستند به کیفیت اولین نسخه بازی حتی نزدیک هم بشوند و تجربهای مشابه را ارائه دهند. حال چهارمین ادامه تحت عنوان GRID Legends چند وقت پیش توسط Codemasters معرفی شد و در کنار آن قولهای زیادی نیز برای بازگشت به کیفیت اصلی و آشنای اولین نسخه بازی داده شد. اما برای بررسی چنین تعاریفی ابتدا لازم است ببینیم کیفیت اصلی و مشخصات چیزی که GRID (گرید) را بر سر زبانها انداخت چه بود؟ بر اساس تجربیات خودم و بعنوان یکی از دوستداران قدیمی این عنوان مطمئنا در وهله اول فضای بازی و نوع استفاده رنگها در فضاسازی یکی از مشخصات اصلی بود، مطمئنا در بقیه موارد بیان کردن بی روح بودن رنگها نکته مثبتی حساب نمیشود اما بهرحال این چیزی است که گرید با آن شناخته میشود، بازه رنگی خاکستری و زرد که چیره بر بقیه رنگها بودند. مشخصات بعدی بازی قطعا درجه سختی آن و سیستم تخریب پذیری قابل توجه برای زمان خودش بود که مجازات سنگینی نیز در بر داشت، هرگونه برخورد سنگین یا تصادف منجر به حذف شما از مسابقه میشد. با اینحال بازی بی منطق سخت نبود و بعنوان یک بازی نیمه شبیه ساز/نیمه آرکید قابلیت جالبی برای جبران اشتباهات شما گذاشته بود. حال اینکه این گرید بود که اولین بار این قابلیت را به دنیای بازیهای مسابقهای آورد یا نه بماند برای تاریخ شناسان دنیای گیم اما قطعا این بازی بود که آن را عادی سازی کرد. این قابلیت Flashback یا همان Rewind نام داشت و اجازه میداد که بازیکن با دکمهای به چند ثانیه قبل از اشتباه خود برگردد و آن را تصحیح کند. این موارد در کنار پیستهای مسابقه خاطره انگیز به مانند اسکله از جمله نکات مهم آن بازی در سال 2008 بودند. حال ببینیم نسخه جدید در الهام گرفتن از این نکات و برای رساندن بازیکنان قدیمی به ذرهای از بازی محبوب قدیمیاشان چگونه عمل کرده است.
صحبت درباره گرافیک فنی و هنری بازی میتواند نقطه شروع خوبی برای بررسی کلیت بازی باشد، اولین نسخه از گرید در زمان خود یک عنوان بسیار زیبا و چشم نواز و صد البته نسل بعدی بود و فیزیک تخریب پذیری خودروهای بازی برای زمان خودشان آن هم در یک بازی که از برندهای واقعی استفاده میکرد بسیار قابل توجه بود. حال نسخه Legends با اینکه کاملا نسل بعدی نیست و نسخههای مناسب نسل قبل را نیز عرضه کرده است اما کاملا قابل قبول است و شاید از لحاظ ظاهری چیز عجیب و غیر قابل تصوری نباشد اما از معدود بازیهای نسل جدید است که به بازیکنان خود قابلیت 120 فریم بر ثانیه را ارائه میدهد که بسیار جالب و از لحاظ مسائل فنی تحسین برانگیز است. حال این نقد تماما با همان حالت استاندارد 60 فریم بر ثانیه نوشته شده است و بازی در این حالت کوچکترین افت فریمی ندارد و کاملا روان و راحت بر روی PS5 اجرا میشود. پیستهای بازی همچنان پر از جزییات زیبا و آتش بازی و کاغذ رنگی و دیگر موارد مشابه بازی دیگر استدیو یعنی DIRT 5 هستند و حس و حال خوبی را منتقل میکنند اما در جزییات گرافیک فنی چندان چنگی به دل نمیزند و مدل سازی خودروهای بازی نیز در بهترین حالت قابل قبول و معمولی هستند. خبری از قابلیت ری تریسینگ نیست اما همانطور که بالاتر اشاره کردم مطمئنا بزرگترین قابلیت نسل بعدی بازی همان حالت هیولای 120 فریم بر ثانیه آن است.
اما تخریب پذیری و فیزیک آن بعد از 14 سال نسبت به عنوان پدر چگونه است. در بهترین حالت کاملا معمولی و شاید در همان حد و اندازههای عنوان سال 2008 اما چیزی که وجود دارد و بیشتر از اینکه کم کاری از سازندگان بازی باشد بیشتر مربوط به لایسنس خودروهای واقعی میشود. بصورت خلاصه اینگونه که کمپانیهای بزرگ خودروسازی دوست ندارند که ساخته آنها در مقابل چشمان مصرف کنندگانش به تیکهای آهن پاره تبدیل و تخریب شود، به همین سادگی. تفاوت دیگر با نسخه اصلی وجود گزینهای برای انتخاب بین تخریب پذیری ظاهری و یا تخریب پذیری ظاهری و فنی در بازی وجود دارد که در عنوان اصلی گزینه دوم تنها گزینه و پیش فرض بود که تاثیر بسیار زیادی بر روی درجه سختی آن گذاشته است که جلوتر درباره آن حرف میزنیم.
بازی در این نسخه برای بازیکنان بخش جدید داستانی به ظاهر جذابی معرفی کرده است که بجای کات سینهای گرافیکی از بازیگران واقعی و لایو اکشن استفاده کرده است. معروفترین بازیگردر این بین Ncuti Gatwa بازیگر برنده جایزه بفتا برای سریال محبوب S*x Education است که خب مطمئنا به دلایل مالی یا حتی وقتی کمترین میزان تصویر نیز متعلق به او است که متاسفانه موقعیتی از دست رفته برای بازی است چون در همان اندک صحنههایی که او وجود دارد داستان و نوع روایت از افتضاح به قابل تحمل تغییر پیدا میکند.
مطمئنا زمانی که این بخش برای بازی معرفی شد و عمده تمرکز تبلیغات نیز بر روی دوش آن بود حدس زده میشد که نباید چیز دندانگیری باشد اما برای بازیهای مسابقهای با وجود اینکه حتی چندان وجودش لازم نیست، همین که بد نباشد نیز کفایت میکند اما متاسفانه بخش داستانی این بازی به معنای واقعی کلمه غیر قابل تحمل و ضعیف است و اگر لیستی کلیشهای برای روایت یک داستان مسابقهای بر پایه خودرو تهیه کنیم این بازی نه تنها تمامی موارد لیست را تیک زده است بلکه چند مورد جدید نیز به آن اضافه کرده است. خوشبختانه این بخش کمتر از 8 الی 7 ساعت طول میکشد و تا حدودی بازیکن رو برای بخش طولانیتر Career گرم و آماده میکند و میتوانید به راحتی از آن گذر کرده و فراموشش کنید.
مطمئنا تجربه استدیو Codemasters در ساخت بازیهای مسابقهای به قدری بالا است که شاید نیازی به نگرانی برای بخش گیم پلی نباشد و آنها با عرضه دو بازی در زیر ژانر این سبک مهارت خود را قبلتر و در همین نسل ثابت کردهاند. سری F1 به بالاترین کیفیت و پتانسیل خود رسیده است و قطعا طرفدران شبیه سازی را راضی نگه میدارد و DIRT 5 نیز بعد از مدتها روح تازه و دلپذیری به ژانر تقریبا مرده آرکید دمید اما سری گرید از همان ابتدا جزو دسته مابین این دو ژانر قراره میگرفته. بازی نیز گزینههای زیادی برای شما در نظر گرفته است که نوع تعاملتان با گیم پلی بازی را تنظیم کنید و به کدام سمت از آرکید یا شبیه سازی آن را سوق دهید. در اینجا اما بزرگترین نقطه ضعف بازی خود را نشان میدهد و آن هم درجه سختی آن است. شخصا به دلیل علاقه به این ژانر و تجربه عناوین زیادی در آن ترجیح دادم که در همان ابتدای بازی درجه سختی Hard را انتخاب کنم تا بازی کمی سرگرم کننده و چالش برانگیز باشد و با در نظر گرفتن این نکته که نام گرید همیشه با سختی گره خورده است انتخاب مناسبی را برای خودم میدیدم اما در کمال تعجب بازی چه در انتهای بخش داستانی و چه در بخش پایانی کریر کوچکترین چالشی برای من در نظر نگرفته بود. حال من قطعا خودم را بازیکنی حرفهای و همه فن حریف در نظر نمیگیرم و شاید کمی از حد معمول فقط تجربه بیشتری داشته باشم. بازی با فعال کردن بقیه قسمتهای شبیه سازی نیز چالش برانگیز نمیشود و همچنان شما مسابقات را با اختلافی زیاد نسبت به رقیبان هوش مصنوعیتان به اتمام میرسانید. حال با اینکه بازی تنظیمات شخصی سازی زیادی برای Tuning کردن خودروهای شما در نظر گرفته است اما وقتی شما میتوانید با درجه سختی بالا بدون چالش آنها را به اتمام برسانید سوالی در ذهن شما شکل میگیرد که چرا اصلا بازیکن نیازی به آنها پیدا میکند؟
بازی مانور زیادی نیز بر رو سیستم هوش مصنوعی جدید خود یعنی Nemesis در تریلرها و تبلیغات آن میداد که نتیجه آن در بهترین حالت چیزی کاملا عادی و معمولی و شاید کمی بهتر از هوش مصنوعی عادی باقی بازیهای ژانر باشد. شما در طول مسابقات با توجه به نوع رانندگیتان و برخورد با رقبا میتوانید رقیبهایی مستقیم را برای خود تنظیم کنید که نسبت به شما در طول مسابقات پرخاشگری بیشتری دارند و سعی میکنند شما را اذیت کنند اما زمانی که درجه سختی بازی چالش را رسما از حذف گرفته و زمانی که شما یک دور یا Lap از حریف خود جلو هستید دیگر این سیستم معنای خودش را از دست میدهد و نهایت در همان ابتدای مسابقه چند بار سعی میکند با خودروی خود به وسیله شما بکوبد که آن هم با سیستم Flashback بازی که در هر مسابقه سهتای آن را در اختیار دارید به راحتی میتوانید اشتباهات را تصحیح کنید و به تمسخر رقبای مجازیتان بپردازید!
بازی قطعا یک تجربه عادی و معمولی از گیم پلی بازیهای جواب پس داده Codemasters است و از این لحاظ شما را ناامید نمیکند اما اگر کوچکترین تجربهای در این ژانر دارید و نمیخواهید که وسط مسابقات خوابتان بگیرد حتما درجه سختی Hard و بالاتر را در نظر بگیرید. بازی بیش از 100 خودرو متفاوت در کلاسهای متنوع و بعضا عجیب برای بازی در نظر گرفته است که به همراه پیستهای نام آشنای بازی و جدید تنوع خوبی را ایجاد کردهاند هرچند تعداد خودروهای بازی جا داشت که کمی بیشتر باشد اما استدیو سازنده برنامه کاملا مشخصی برای نسخههای اضافه شونده در آینده دارد و تمرکز بر روی افزایش محتویات بازی است. یکی دیگر از بخشهای قابل توجه بازی قسمت Race Creator است. شما در این بخش میتوانید با آزادی کامل مسابقه مورد نظر خود را طراحی کنید و هیچ محدودیتی نیز برای اجرای آن ندارید و میتوانید به عنوان مثال مسابقهای با تمامی کلاسهای خودرو بازی که شامل کامیون نیز میشود تدارک ببینید و جالبتر اینکه آن را بصورت آنلاین به اشتراک بگذارید تا بقیه نیز از آن استفاده کننده و در آن به رقابت بپردازند.
صداگذاری خودروهای بازی با اینکه خوب و قابل اشاره نیستند اما از لحاظ دیگر نیز ضعیف و بد نیز نیستند و بصورت کلی این معمولی بودن در تمامی بخشها و نکات بازی پخش شده است. یکی از جذابترین بخشهای بازی DIRT 5 از همین استدیو موسیقیهای لایسنس شده بسیار مناسب و هیجان انگیز بود که به خوبی توانسته بود فضای مناسب و شخصی شدهای به بازی بدهد که بطرز عجیبی در این بازی خبری از آن نیست. موسیقیهایی برای بازی تدارک دیده شدهاند که منصفانه بخواهیم بگوییم هیجان و ریتم کاملا مناسبی دارند و تکراری نیز نمیشوند اما قطعا حداقل در مقیاسی شخصی موسیقیهای وکالدار و لایسنس شده مناسب را برای این نوع بازیها و فضاسازی ترجیح میدهم.
همانطور که در طول نقد قطعا متوجه شدید بازی GRID Legends به تنهایی بازی بدی نیست و قطعا نکات مثبت خود را دارد اما در عین حال عنوانی با شخصیت و قابل اشاره نیز نمیتوان به آن گفت و معمولی بودن در سراسر بخشهای بازی به مانند یک سم پخش شده است. اگر واقعا کمبود بازی مسابقهای دارید این عنوان میتواند تا حدودی این خلاء را پر کند اما بعید نیست با وجود عناوینی به مانند Forza Horizon 5 و DIRT 5 و F1 2021 و در آینده Gran Turismo 7 احتیاجی برای این بازی در تمامی پلتفرمها باشد.
نظرات