.با سلام خدمت همراهان همیشگی وبسایت بازی مگ، بنده آرمان تبریزی با اولین مقاله ی خود در این وبسایت، خدمت تمام شما دوستداران بازی های ویدیویی هستم و تصمیم گرفتم در اولین مقاله ی خود، گذری داشته باشم به سری کتاب های خواندنی ویچر اثر آندژی ساپکوفسکی لهستانی و منبع اقتباس مجموعه بازی های پر طرفدار ویچر
اول از همه باید بگویم همان طور که میدانید، داستان سه گانه ویچر به کلی با داستان مجموعه کتابهای آن، متفاوت است و فقط در برخی ماموریتهای محدود، داستان عینا از سری کتابها اقتباس شدهاست و بیشتر از آن، کتابها به عنوان مادهی خام و اولیهای برای سیدی پروجکت عمل میکنند که با استفاده از آنها محصول خود را تولید میکنند.
سری کتابها و عناوین ویدیویی، تشابهها و تفاوتهای پرشماری دارند که در ادامه به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت.
در قدم اول باید از اتمسفرسازی و پردازش فوقالعاده گسترده و پرجزئیات و صد البته خاکستریرنگ دنیای جهان ویچر بگویم که از نکات تشابه سری بازیها با کتابها به شمار میرود.
ساپکوفسکی با مهارت تمام، چندین محدودهی وسیع جغرافیایی را با زبان ها، فرهنگ ها، ارزش ها، شخصیت ها، هیولاها، سیاست ها، پادشاه ها، و داستان های مخصوص به خود پردازش میکند که به سختی میتوان الگویی تکراری را در میان آن ها مشاهده کرد.
البته بخشی از بار این دنیاسازی فوق العاده را شخصیت پردازی بی عیب و نقص کتاب ها به دوش میکشد، به طوری که حتی بسیاری از شخصیت های پر پتانسیل کتاب ها من جمله : (لئو بنهارت – ویلگه فورتز روگوینی – گروه موش ها و ....) که از شخصیت های مهم سه کتاب آخر این مجموعه ی هشت جلدی به شمار میروند، به کلی در تریلوجی ویچر ظاهر نمیشوند.
اما در عوض، سی دی پروجکت با اقتباس آزاد خود برخی شخصیت های فوق العاده مثل دتلاف ون در اردن و الیگرد ون اوریک را پردازش میکند که در سری کتاب ها حضور ندارند.
مجموعه هشت جلدی ویچر با بیش از سه هزار شخصیت اصلی و فرعی که همه از شخصیت پردازی منحصر به فرد و پر جزئیات خود بهره می برند با کتاب فوق العاده ی آخرین آرزو شروع میشود که در واقع با داستان های کوتاه و پراکنده، وظیفه ی آشنا کردن مخاطب با شخصیت های مهم و دنیای ویچر را بر عهده دارد و با شمشیر سرنوشت که همان وظیفه را به اتمام می رساند وارد فاز بعدی و حماسه ی بلند ویچر میشود، در دو کتاب اول تا حدودی از ریتم می افتد ولی دوباره در طول دو کتاب بعدی اوج میگیرد و در نهایت با عنوان بانوی دریاچه، داستان سیری و گرالت به پایان میرسد.
و پس از آن جلد آخر با نام فصل طوفان ها نیز حکم گردهمایی تمامی آن عنصر هایی است که هفت کتاب قبلی با آن شناخته شده بودند و مجموعه ای از داستان های فرعی به هم مرتبط است که به دوران جوان تر بودن گرالت میپردازد.
و مورد بعدی اما خشونت افسار گسیخته و نیز طنز ظریف، کتاب های ساپکوفسکی است که به حق در بازی ها نیز به خوبی پیاده سازی شده است.
نمونه هایی از این خشونت بیشتر در کتب آخر و به خصوص دو کتاب آخر مجموعه به چشم می آید، ساپکوفسکی بدون کوچک ترین خود سانسوری و رحمی در کالبد سری کتاب های بزرگسالانه ی خود، خشونتی بحث بر انگیز را پیریزی کرده که به هرچه جذاب تر شدن مبارزات کتاب می انجامد، ساپکوفسکی در شرح صحنه های مبارزه مثل همه دیگر عناصر کتاب، پر جزئیات، بی رحم، خشن و سریع عمل می کند.
خطر اسپویل :
برای مثال نمونه ای از این صحنه ها را در کتاب ششم با نام برج پرستو ها، مشاهده میکنیم که در آن شاهد قطع عضو و سپس تجاوز و در نهایت بریده شدن سر و ذوب شدن بدن چندین نوجوان توسط قاتلی پیر در جریان یک مبارزه هستیم که با توجه به قلم ریز نگر و بی رحم ساپکوسفی، چیزی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.
و اما طنز ظریف و لحن نیشدار سری ویچر در وصف اتفاقات بعضا جدی و حتی ناراحت کننده مثل کشته شدن یک شخصیت فرعی، دیگر عنصری است که به هر چه جذاب تر و خواندنی تر شدن سری کتاب ها انجامیده است.
مهارت ساپکوفسکی در ترکیب درام و طنز، غم و سرور، ترس و شادی، جنگ و عشق، سیاهی و سپیدی، نفرت و هیجان و در نهایت پردازش جهان و شخصیت هایی تماما خاکستری، ستودنی ست .
ابعاد جامعه شناختی و سیاسی، تک تک ارجاع های کتاب به فرهنگ عامه و در نهایت لحن گزنده و نیشدار متن ساپکوفسکی چیزی است که ارزش سری ویچر را از یک مجموعه ی صرفا فانتزی محور سرگرم کننده به بازتابی از سیاهی و سپیدی دنیای خودمان در قالبی فانتزی، ارتقا میبخشد.
نماد سازی ها عالی است و انتخاب کلمات نشان دهنده ی دانش گسترده ی نویسنده در تمام جنبه ها و مسائل است و آشنایی فوق العاده ی ساپکوسفی با اصول نگارشی و قواعد روایی، در کنار فرهنگ دیگر جوامع، متن او را بی ایراد و شایان توجه می سازد.
جنبه ی فنی کتاب در کل با توجه به توضیح های بالا بی ایراد است.
توجه به جزئیات در تک تک جنبه های جهان ساپکوفسکی بیداد میکند از حرکات و لحن حرکتی و گفتاری خاص هر کاراکتر گرفته تا روایت هوشمندانه او.
حالا که حرف از روایت شد، باید به این نکته اشاره کنم که ساپکوفسکی در زمینه ی روایت، دست به روش فوق العاده هوش مندانه ای زده است، به طوری که بخش هایی از کتاب و جهان بازی از طریق کتاب های داخل جهان بازی یا نوشته های کاراکتر های آن روایت میشود و بعضی دیگر مستقیما توسط یکی از شخصیت های مجموعه و برخی به شکل سوم شخص و از دید شخص ساپکوسفی با سوئیچ اول شخص بین برای مثال سیری یا گرالت، هنگام دیالوگ گویی، انجام میشود.
در نهایت شیوه ی روایت کتاب پیچیده ولی نه گیج کننده، هوشمندانه ولی نه متظاهرانه و در نهایت جذاب ولی نه کلیشه ایست.
در نهایت سری کتاب های ویچر، مجوعه ای عمیق و پر جزئیات، خشن و آرام، پر تلاطم و سریع، عاشقانه و حماسی، اجتماعی و سیاسی است که خواندن آن به تمامی دوستداران سه گانه ی ویچر و جهن بزرگ و پهناور سریال یا بازی های آن توصیه میشود.
خوشبختانه خبر خوبی برای دوستانی که به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند، دارم.
این سری با ترجمه ی آقای امیر حسین خداکرمی و نیما دلالت توسط نشر تندیس با ترجمه عالی و حفظ تمامیت اثر منتشر شده که دوستان میتوانند با خرید از این کتابسرا از این مجموعه ی فوق العاده زیبا، لذت ببرند.
این مجموعه شامل هشت جلد با نام های به ترتیب : (آخرین آرزو- شمشیر سرنوشت- خون الف ها- دوران حقارت- غسل تعمید آتش- برج پرستو ها- بانوی دریاچه- فصل طوفان ها است).
در نهایت شایان ذکر است که برخی از مهم ترین اتفاقات سری کتاب ها مثل :
خطر اسپویل :
شورش جادوگران دره ی تاند در بازی ها به تصویر کشیده نشده و ساختن عنوانی با پرداختن به شخصیت هایی مثل بونهارت و ویلگه فورتز و این شورش میتواند بسیار جذاب واقع شود.
و اما کلام آخر این که این مجموعه از جنبه ی شروع، هیجان انگیز و از جنبه ی پایان بندی، استادانه است و در طول اواسط خود نیز تا جای ممکن از ریتم نمی افتد و به یک پایان فوق العاده استادانه و زیبا ختم میشود، البته شاید برخی از عناصر پایان بندی بازی از پشتوانه روایی و پردازشی کافی برخوردار نباشند و کمی گیج کننده و ناگهانی ظاهر شوند ولی پایانی درخور و حسن ختمای بر داستان های گرالت و سیری را رقم میزنند.
البته هرچند که شرایط ساپکوفسکی در جمع بندی چنان جهان و شخصیت های گسترده ای که قطعا کار شدیدا دشواری است، قابل درک میباشد.
نظرات