یکی از دلایلی که فیلم جستجو (Searching) را میتوان با سایر آثار سینمایی برگزیده سال 2018 متمایز کرد، تزریق زیاد حس تعلیق (Suspense) در سرتاسر کشمکش قهرمان قصه با بحران و مسئله گم شدن دخترش است. حالا اگر همان تعلیق منحصر به فرد آنیش چاگانتی (Aneesh Chaganty) با اضطراب و ترس درونی یک قهرمان معلول ترکیب شود، اثری با نام فرار (Run) به وجود میآید که قلب و چشمان دوخته شده مخاطب به صفحه نمایش را تسخیر میکند. با بازی مگ همراه شوید.
چاگانتی با ساخت فیلم کمهزینه Searching ثابت کرد که قلب سینمای مستقل آمریکا همچنان میتپد و میتوان در جشنوارههای مستقل اعم از جشنواره ساندنس (Sundance Film Festival)، استعدادهای درخشانی مثل چاگانتی را در عرصه ساخت فیلمهای خلاق و یونیک پیدا کرد. دلیل اصلی علاقه من به فیلم Searching تأکید بر عدم سیاهنمایی در نمایش شبکههای مجازی و اینترنت بود که وی با ارائهای تصویر درست و حقیقی، قهرمان (پدر) را باقابلیتهای شبکه آشنا میکند تا بتواند با استفاده ابزاری از آن، دختر گمشده خود را پیدا کند. قطعاً اولین وجه تمایز فیلم Run با فیلم Searching تغییر در قهرمان قصه است. زیرا این بار والدین (مادر) شخصیت منفی داستان چاگانتی قلمداد میشود.
میزانسن سکانس آغازین فیلم Run، مقداری تداعی کننده فیلمهای ترسناک بی مووی است. تولد یک فرزند ضعیف و ناقصالخلقه که سپس چند پزشک بهگونهای اطراف دایان (با بازی سارا پلسون) میایستند که انگار برنامهای برای اجرای یک عمل غیرمنتظره را دارند. این میزانسن غیرمتعارف و تا حدودی مصنوعی با نمایان شدن تعاریف مختلف از بیماریهای لاعلاج تمام و رسماً فیلم وارد پرده اول میشود. دختری نوجوان با نام کلوئی ( با بازی کایرا آلن) که معلول جسمی است، زندگی معمولی را در کنار دایان، مادرش میگذراند و آرزوی تحصیل در دانشگاه واشنگتن را دارد. با اینکه مقدار زیادی از پرده اول به رابطه مادر - دختری کلوئی و دایان میپردازد، چاگانتی به خوبی پرده اول را با اولین سرنخ مبنی بر خلق حس شک و تردید در ذهن کلوئی به پایان میبرد. چاگانتی همان تعلیق را این بار با دوز بیشتر در پرده دوم تزریق میکند و قهرمان قصه را به تکاپو میاندازد تا از قرص ناشناخته دایان سر در بیاورد. اوج تکاپوی کلوئی به کلینیک حیوانات امتداد مییابد که آن جا مخاطب با ماهیت اصلی و شیطانی دایان آشنا میشود.
یکی از نکات برجسته فیلم Run، بهکارگیری دیالوگهای اندک و خلق سکانس – پلانهای دلهره آور و تنش زا است. چیزی که پیشتر در فیلمهای دلهره آور هیچکاک و اسلشرهای کلاسیک دهه 80 دیده بودیم. موقعیتها تماماً حقیقی هستند و قهرمان قصه به لطف بازی خوب کیارا آلن (Kiara Allen)، تمامی رنج و دردهای یک فرد معلول جسمی را تحمل میکند تا هرچه سریعتر از خانه مادر دیوانه خود فرار کند. هرچقدر که قهرمان قصه در برخورد با موانع طبیعی رفتار میکند و تلاشهایش مبنی بر فراراز دست دایان قابل تامل است، شخصیت منفی به ناچار محدود به اجرای همان حرکتهای کلیشهای سایر آدمهای بد آثار ژانر دلهره آور است. هرچند که سکانس فلش بک از آن حادثه در بیمارستان به شناخت شخصیت دایان کمک میکند ولی هرگز به عمق ابعاد روان پریشی و دیوانگی دایان پی نمیبرد. یک مادر مازوخیستی که سعی میکند بداخلاق نباشد و با همان چهرهی جعلی مادرانه، دخترش را به اشتباهاتی که تا حالا انجام داده قانع کند. البته انتخاب نامناسب چاگانتی برای نقش دایان هم به فیلم ضربه زده است. شکی نیست که سارا پلسون (Sarah Paulson) در سریال آنتولوژی داستان ترسناک آمریکایی (American Crime Story) شخصیتهای هیولایی و خبیثی را به خوبی ایفا کرده است ولی به نظر من انتخاب فرانسیس مک دورمند (Frances McDormand) برای ایفای نقش یک مادری دلسوز همراه با اختلالات روانی گزینه متحمل تری نسبت به سارا پلسون بود.
فیلم Run با اینکه داستان قابلپیشبینی را روایت میکند، نقطه مقابل فیلم تحسین شده Searching از این نظر تلقی میشود و فضای آشنایی را نیز به نمایش میگذارد اما تمام این لحظات با به کارگیری قدرت تعلیق، به قصهای تکاندهنده تبدیل میشود. هر صحنه شما را به لبه صندلی میخکوب میکند و به دلیل وضعیتی که قهرمان در قصه با آن دسته و پنجه نرم میکند، مجبور میشود راههایی را برای زنده ماندن امتحان کند که تقریباً انجام آنها برای وی غیرممکن هستند. گرهگشایی از گذشته تاریک دایان بهگونهای سرگرمکننده نمایان میشود و راهی که آنها تصمیم گرفتند داستان فیلم را به پایان برسانند، قطعاً دیدنی و غیرمنتظره است. دلیلی نمیبینم که نقدی طولانی برای این اثر بنویسم، زیرا مفهوم درونی اثر کوتاه و ساده است و ساده بودن فیلم برای مخاطب قابلتحمل است و ایده پیچیده نشدن بیش از حد و نمایش ندادن موش و گربه بازیهای تکراری در فیلم Run حرکتی عاقلانه از سوی چاگانتی محسوب میشود. . فیلم Run ارزش دیده شدن را دارد.
نظرات