بیش از دو سال و نیم سال پیش و در زمان عرضه نسخه دسترسی اولیه بازی Mount & Blade II: Bannerlord نوشته بودیم: «قیمت بالا برای یک اثر Early Access به همراه مشکلات فنی و عدم بهینهسازی مناسب باعث میشود تا فعلا خرید Mount & Blade II را توصیه نکنیم و به نظر میرسد که فعلاً بهتر است با همان نسخه قبلی سر کنیم تا محصول جدید به سطح قابل قبولی برسد و مانند نسخه قبلی بازار Modهای آن هم شروع به داغ شدن کند». در این فاصله زمانی بازیسازان استودیوی TaleWorlds Entertainment با حفظ ارتباط نزدیک با کاربران خود و ارائه آپدیتهای تقریباً منظم ماهانه تلاش کردند تا تقریباً تمامی مشکلات موجود را در ابتدای راه را مرتفع کرده و با افزودن برخی امکانات تازه، نسخه نهایی این عنوان را به کاملترین نسخه از ایدههای کلیدی این فرنچایز تبدیل کنند.
در Mount & Blade II تمرکز ویژهای روی قصهگویی وجود ندارد بلکه یک پیشینه تاریخی مبتنی بر امپراطوری بزرگی که چند قرن کنترل Calradia را در اختیار داشته وجود دارد که قبل از شروع ماجراجویی مخاطبان در نبردی موسوم به Neretzes’ Folly به واسطه خیانت به آخرین پادشاه این امپراطوری و قتل او، از هم پاشیده و حالا تمامی اشرافزادگان و خراجگذاران این امپراطوری برای خود ساز استقلال کوک کردهاند و از هر گوشه و کنار پادشاهی تازهای سر برآورده که همه این حوادث تاریخی کم و بیش اشاره به سقوط امپراطوری روم دارند. از بُعد تاریخی کار که عبور کنیم، عملاً روایت داستان بر عهده خود شماست و این آزادی عمل از همان صفحه ساخت شخصیت شروع میشود که انتخاب پیشینه فرهنگی، طبقه اجتماعی و ... مسیر متفاوتی را برای شخصیت تحت کنترل شما رقم میزند ولی در هر لحظه میتوانید با تغییر مسیر شغلی، تغییر اتحاد با گروهها و پادشاهی مختلف و ... سرنوشت خود را بازنویسی کنید.
این توضیح یعنی با وجود اینکه بخش مجزایی تحت عنوان سندباکس در کار وجود دارد اما از نظر عملی چیزی که به عنوان کمپین اصلی تجربه میکنید هم از ساختاری سندباکسی با آزادی عمل بالا برخوردار است که در واقع همان فلسفه ساختاری است که در قسمتهای قبلی این سری بازی هم شاهد آن بودیم. با این وجود باید به افرادی که علاقهمند به دنبال کردن یک چهارچوب داستانی هستند این هشدار را بدهیم که دنبال کردن مراحل اصلی چندان تجربهای رضایتبخش نیست و معمولاً خواستهها و دستورهای آن مرتبط با چیزی که برای شخص شما مفرح به حساب میآید، نیست و از سویی بدون دنبال کردن این مأموریتها هم میتوانید به هدف نهایی که تبدیل شدن به حاکم مطلق سرزمین است، دست پیدا کنید. برای افرادی که طراحی کاملاً آزاد ممکن است گیجکننده باشد، دنبال کردن مقطعی مأموریتها میتواند راهنمای خوبی برای پیدا کردن راه و علاقیاتشان باشد اما برای افرادی که با قسمتهای قبلی Mount & Blade آشنایی دارند، دنبال کردن این ساختار نه چندان پولیش شده چندان توصیه نمیشود.
برای افرادی که با این فرنچایز آشنایی ندارند باید گفت که گیمپلی Mount & Blade II ترکیبی است از نقشه و پویایی جهان مشابه با سری The Elder Scrolls، مبارزات قرون وسطایی مشابه با Mordhau، سیستم کنترل سپاه مشابه با سری Total War و نیاز به گرایند کردن مانند عناوین MMO. این مسئله باعث شده تا این سری بازی یکی از خاصترین تجارب موجود در بازار باشد و با وجود اینکه برای تمام جنبههای این گیمپلی گزینههای بهتری در بازار وجود دارد اما هیچ عنوانی همه این موارد را به این خوبی و در این سطح به صورت یکجا در کنار هم قرار نداده است.
نزدیک به 20 توانایی در بازی وجود دارد که بر خصوصیاتی همچون جنگجویی، رهبری، تجارت و ... اثر میگذارند و بسته به اینکه قصد دارید از چه راهی کنترل امور را به دست بگیرید، به طور آزادانه میتوانید تواناییهای مورد نیاز را ارتقاء دهید اما دسترسی به تمامی پرکها نیازمند گرایند کردن بسیار زیاد است. شما میتوانید به عنوان یک تاجر ثروتمند با خرید و تطمیع رقبا به رأس هرم قدرت دست پیدا کنید یا با در دست داشتن ارتشی بزرگ و پرقدرت، قصرها و شهرهای دشمنان را روی سرشان خراب کنید. در عین حال همچنین میتوانید از همه این موارد صرف نظر کرده و به عنوان یک شوالیه فعال در تورنمنتها یا رهبر یک گروه از راهزنان گذران زندگی کنید و درگیر زندگی اشراف و پادشاهان نشوید.
با وجود آزادی عمل بسیار بالا، گیمپلی عاری از ایراد نیست که بزرگترین آنها مربوط به هوش مصنوعی نیروهای سپاه است که هر چقدر هم فرمانهای مناسبی برای حمله و دفاع به آنها تفویض کنید، نهایتاً مثل احمقها در الگوهای مناسب حمله خود را صورت میدهند که منجر به تلفات بسیار زیاد میشود. استفاده از کاپیتانها میتواند شکل و فرم بهتری به نیروها ببخشد اما برای ارتقاء این کاپیتانها باید مشغول گرایندهای وقتگیری شوید که نهایتاً چندان پر سود نیست و ترجیح میدهید که کارها را مستقیماً پیش ببرید. در کنار بخشهای تک نفرۀ کمپین، سندباکس و مبارزات کنترل شده، بخش آنلاینی هم در بازی وجود دارد که مبتنی بر نبردهای باز و محاصره شهرها و قلعههاست که سطحی بسیار پایینتر از آثاری چون Chivalry و Mordhau دارد و احتمالاً به همین علت است که تعداد بازیکنان این بخش به زور به صد نفر میرسد و این مسئله که چیزی مشابه کمپین را نمیتوان به صورت چند نفره تجربه کرد هم یکی دیگر از ایرادهای بزرگ Mount & Blade II است.
از نظر گرافیکی Mount & Blade II بیشتر از اینکه شبیه آثار امروزی باشد، یادآور عناوین اولیه نسل قبلی کنسولهاست که همین سطح بصری هم در نبردهای بسیار فشار بسیار زیادی به سیستم شما وارد میآورد که نهایتاً منجر به کند شدن و تیک زدن برای کاربران دارای سختافزارهای میان رده امروزی میشود. ناگفته نماند که نسبت به نسخههای قبلی این مجموعه شاهد شهرهای بزرگتر و پیچیدهتر و مدلهای پرجزئیاتتری هستیم و مبارزات هم با بهرهگیری از تکنولوژیهای تبدیل به جنگهای هزاران نفری بزرگی شدهاند که حس و حالی مشابه فیلمهای تاریخی بزرگ هالیوودی را منتقل میکنند. حس مبارزات با استفاده از افکتهای صوتی دقیق برخورد شمشیرها به یکدیگر یا سپرها، فرو رفتن تیر و نیزه در بدن دشمنان، کشیده شدن و رها شدن مکانیزمهای منجنیقها و ... به درجات بسیار بالاتری دست پیدا میکند اما همه این خوبی با صداگذاری شخصیتها تنزل غیرقابل باوری میکند. با در نظر کوچک بودن استودیوی سازنده و بودجه در دسترس آنها در مقایسه با آثار AAA این کاستی تا حدی قابل درک است اما با در نظر گرفتن اینکه در عمده بازی خبری از صداپیشگی نیست، بهتر بود توجه ویژهتری برای معدود دیالوگهای دارای صداپیشگی موجود در کار صورت میگرفت اما اجرا و کیفیت صداپیشگی حتی پایینتر از آثار دهه 90 میلادی قرار دارد!
این حقیقت که چیزی مشابه Mount & Blade II یا در سطح کیفی آن در بازار وجود ندارد حقیقتی غیرقابل کتمان است و برای افرادی که تجربه ملموستری در مقایسه با آثار Grand Strategy طلب میکنند، این عنوان بدون شک بهترین پاسخ است اما ایرادات واضحی هم در این بازی وجود دارد که برخی از آنها مثل ضعفهای هوش مصنوعی با کمک مادهای بیپایان تولید شده توسط طرفداران حداقل برای کاربران رایانههای شخصی قابل برطرف کردن هستند.
نظرات