بازیسازان نامدار ژاپنی، در کنار شهرت به جنسی از خلاقیت که کمتر در بین همکاران غربی آنها میبینیم، معمولاً به عجیب بودن و روایت داستانهایی حتی عجیبتر از خودشان هم مشهور هستند! یکی از این از بازیسازان صاحب سبک ژاپنی، Tetsuya Nomura است که ابتدا کار خود را به عنوان هنرمند و طراح شخصیت در Square Soft آن زمان آغاز کرد ولی آرام آرام توانست نقش پررنگتری در این کمپانیريال که امروزه تبدیل به Square Enix شده، بگیرد و زمانی که پیشنهاد همکاری با دیزنی مطرح شد، برای اولین بار روی صندلی کارگردان نشست و یکی از دوست داشتنیترین و البته پیچیدهترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای ویدئویی را در قالب سری Kingdom Hearts روانۀ بازار کرد.
در بهبوهۀ ساخت Kingdom Hearts II، تیم سازنده ایدههای جذابی داشتند اما امکان جا دادن صحیح این ایدهها در سری KH میسر نبود، به همین جهت تصمیم به ساخت محصولی کوچکتر با این ایدهها برای کنسول همراه جدید نینتندو در آن زمان یعنی DS گرفتند که خروجی این پروژۀ فرعی، بازی The World Ends With You بود که در سال 2007 به بازار عرضه شد. این پروژۀ جدید، که «نومورا» به عنوان طراح شخصیتها، ایدهپرداز و تهیهکننده بر آن نظارت میکرد، با تلفیق هنر خیابانی و ایدههایی از ژانر JRPG و استفاده از نسخهای خیالی از منطقۀ مشهور Shibuya شهر توکیو، یکی از خاصترین عناوین عرضه شده برای کنسول DS بود و خوشبختانه به لطف عرضه برای پلتفرمهای iOS، Android و Nintendo Switch در سالهای بعد، عملاً در دسترس عموم گیمرها قرار گرفت. نسخۀ سوئیچ که در سال 2018، 11 سال بعد از عرضۀ نسخۀ اولیه به بازار آمد، بخش داستانی جدیدی به بازی عرضه کرد که ماجراهای آن مقدمهای بر دنبالۀ داستان شد. نسخۀ دموی دنباله ذکر شده با عنوان Neo: The World Ends With روز گذشته منتشر شد که در ادامه آن را بررسی خواهیم کرد.
مهمترین چیزی که بخش داستانی جدید به نسخۀ سوئیچ قسمت اول اضافه کرد، نابودی منطقۀ Shinjuku شهر توکیو بود که این مسئله در قسمت جدید، باعث کوچ کردن Reaperهای ساکن «شینجوکو» به منطقۀ «شیبویا» و در دست گرفتن کنترل این منطقه توسط این گروه اشغالگر شده است. Shiba یکی از همین ریپرهای شینجوکو است که در مدت کوتاهی توانسته کنترل «بازی ریپرها» در شیبویا را به دست بگیرد و در ابتدای داستان، در نقش رهبر اجرای این بازی مرگ و زندگی ظاهر میشود. بازی ریپرها مجموعهای از معماها و چالشهای مبارزهای است که افراد تازه فوت کرده میتوانند در آن مشارکت کنند و با پیروزی در پایان مدت هفت روزۀ این رقابت، یک آرزوی خود که معمولاً بازگشت به زندگی واقعی است را برآورده کنند.
قهرمانان Neo: The World Ends With دو پسر نوجوان به نامهای Rindo Kanade و Tosai Furesawa (ملقب به Fret)، دو دوست قدیمی و همکلاسی هستند که به واسطۀ مرگ در سانحۀ تصادف مجبور به حضور در بازی ریپرها هستند اما در ابتدای کار، از این مسئله که جان خود را از دست دادهاند اطلاع ندارند و هر چند وقتی بعد از مدت کوتاهی از این مسئله آگاه میشوند، به شکلی باورنکردنی به سادگی با چنین ضربۀ مهلکی کنار میآیند! حال این دو باید با کمک ارواح سرگردان دیگر، گروه قدرتمندی تشکیل دهند تا در رقابت با دیگر گروهها که ظاهراً با تجربهتر از قهرمانان ما هستند، در بازی ریپرها پیروز شوند و زندگی خود را پس بگیرند.
دموی Neo: The World Ends With، فقط ماجراهای دو روز اول را پوشش میدهد و قضاوت اینکه همۀ این پیرنگهای درهم و برهم تا انتها چه شکلی پیدا خواهند کرد کار سادهای نیست، با توجه به اینکه قسمت قبلی ماجرایی 3 هفتهای را روایت میکرد. در همین مقدمۀ دو ساعته اما با شخصیتهای جذابی رو به رو میشویم که درگیر ماجرایی شدهاند که کنجکاوی ما را به خوبی برانگیخته است. «ریندو» که به نوعی شخصیت محوری داستان است در مقایسه با Neku، قهرمان قسمت قبل، نوعی از تفاوتهای شخصیتی Roxas و Sora از سری کینگدام هارتس را در ذهن تداعی میکند که برای طرفداران ساختههای این تیم بازیسازی میتواند دوگانگی جذابی باشد.
گیمپلی در نگاه اول نسبت به قسمت قبل تغییرات قابل توجهی نداشته اما این بار همه چیز در فضایی سه بعدی اتفاق میافتد. در هنگام گشت و گذار در شهر، کنترل دوربین در اختیار بازیکن نیست که تا حدودی باعث سردرگمی در جهتیابی میشود اما کنترل زوایا با دوربینهای ثابت، حسی کلاسیکتر به کار داده چون در سالهای اخیر اکثر عناوین سوم شخص معمولاً از دوربین پشت سر استفاده میکنند. مبارزات به صورت اکشن همزمان و با کنترل کل اعضای تیم انجام میگیرد که کنترل حملات هر کدام از شخصیتها با یک دکمۀ مختص به خود انجام میگیرد.
ساختار حملات توسط پینهایی کنترل میشود که هر کدام دارای میزان قدرت و اثر جادویی خاصی است که در اثر استفادۀ بیشتر، سطح این پینها افزایش پیدا کرده و تعدادی از آنها را میتواند به پینهای دیگر هم تبدیل کرد. دیگر خبری از سیستم نوبتی و مبتی بر دو صفحه نمایش قسمت قبل نیست اما تعداد حملات هر شخصیت، محدود است و بعد از اینکه به طور کامل امکان حملۀ یک پین به پایان رسید باید منتظر باشید تا دوباره دایرۀ دور پین، پر شود و در این مدت باید از شخصیتهایی که هنوز امکان حمله دارند استفاده کنید.
به جای استفاده از سیستم مبارزات تصادفی، خود بازیکن است که میتواند به صورت فعال با اسکن کردن محیط، دشمنان را پیدا کرده و در صورت علاقهمندی، با آنها وارد مبارزه شود. پیشرفت سطح شخصیتها هم به صورت تیمی اتفاق میافتد و در حین مبارزات هم خط سلامتی نمایش داده شده، متوجه کل تیم است. در همه حال امکان کاهش سطح تیم به میزان کمتر سطحی که تا آن لحظه به آن رسیدید وجود دارد که در عین اینکه میزان hp را کاهش میدهد، شانس به دست آوردن پینهای بیشتر و بهتر را در صورت شکست دشمنان، افزایش میدهد. در مجموع ظواهر امر کاملاً مشابه قسمت قبل است اما سه بعدی شدن، باعث اکشنتر شدن مبارزات و ایجاد ساختار کنترلی متفاوتی شده است.
طراحی بصری که بیش از هر چیزی متأثر از نقاشیهای دیواری است، به لطف استفاده از کنسولهایی با توانایی به مراتب بیشتر، فرسنگها چشمنوازتر از قسمت قبلی شده و عملاً سازندگان توانستهاند آن چیزی که در ابتدا مدنظر داشتهاند را به مخاطبان ارائه کنند. طراحی ظاهری شخصیتها هم وام گرفته از مُد خیابانی است که در تمام مدت با خودتان خواهید گفت که جای یکی دو اسکیتبرد این وسط خالی است. موسیقی متن هم دقیقاً با استفاده از قطعاتی از موسیقی خیابانی فضا را تکمیل کرده و بهرهگیری از صداپیشگی خوب و به هر دو زبان انگلیسی و ژاپنی هم به دوست داشتنیتر شدن این شخصیتهای تازه، کمک بسیاری کرده است.
در مجموع دموی Neo: The World Ends With در مدت زمانی 2-3 ساعته به خوبی توانسته تمام جنبههای داستان و گیمپلی را در اختیار مخاطب قرار دهد تا بتواند تصمیم صحیحی در رابطه با خرید آن بگیرد. لازم به ذکر است که پیشرفت بازیکن در این دمو، قابل انتقال به نسخۀ اصلی است.
بازی Neo: The World Ends With در تاریخ پنجم مردادماه برای پلتفرمهای پلی استیشن 4 و نینتندو سوئیچ به بازار عرضه خواهد شد. همچنین نسخۀ پی سی این بازی هم تا پایان سال جاری میلادی روی فروشگاه اپیک منتشر میشود.
نظرات