از میان تمامی اقتباسهای پینوکیو شاید بتوان اثر جدید Del Toro را منحصربهفردترین آنها به شمار آورد. دل تورو بکگراند داستانی غمانگیزی را برای پدر ژپتو به تصویر میکشد. اون که فرزند نوجوان خود را بر اثر حمله هواپیماهای جنگی از دست دادهاست، در شبی ملامتبار دست به ساخت عروسکی چوبی میزند تا از این طریق مقداری از خشم و اندوه خود بکاهد. فرشته جنگل که از عشق و علاقه ژپتو به فرزند از دست رفتهاش تحت تاثیر قرار گرفته، تصمیم میگیرد تا با دمیدن روحی در جسم پینوکیو به او عصارهای از حیات ببخشد.
پینوکیوی اقتباس دل تورو با پینوکیوی معصوم دیزنی تفاوتهای زیادی دارد. او بسیار کنجکاو و سرکش است و برای تجربه ابعاد مختلف زندگی اشتیاق زیادی دارد. با اینکه شباهتهای زیادی بین پینوکیو و هیولای فرانکنشتاین وجود دارد، به نظر من اقتباس دل تورو پینوکیو را بیشتر به مثابه Homunculus در فاوست (اثر گوته) به تصویر میکشد. پینوکیو همانند آن موجود ساخت بشر برای تجربههای جدید هراسی از مرگ ندارد و آغوش خود را همانند ایکاروس برای پرواز به سوی خورشید باز میکند. البته نکته جالب داستان این است که پینوکیو پس از هر بار مرگ با گذشت زمانی مشخص میتواند به زندگی بازگردد و همین مسئله باعث شده که تم مرگ از اهمیت بالایی در در این اقتباس برخوردار باشد.
دل تورو برای ساخت این انیمیشن از تکنیک استاپموشن استفاده کردهاست. به قدری انیمیشنهای به کار رفته چشمنواز و دلنشین هستند که نمیتوان لحظهای پلک برهم گذاشت و یک فریم ارزشمند را از دست داد. ساخت چنین اثر هنری فاخری کم ارزشتر از ساخت عروسکی متحرک همانند پینوکیو نیست. دل تورو و تیمش به معنای واقعی کلمه روح خود را در این اثر دمیدهاند. هنوز هم که اشکهای باورپذیر ژپتو به هنگام عزاداری برای پسرش یا اجرای درخشان پینوکیو و سایر عروسکها در کارناوال Count Volpe را به خاطر میآورم، دلم میخواهد دوباره به سراغ این اثر رفته و از ابتدا تماشایش کنم.
البته پینوکیو بخش بزرگی از موفقیتش را مدیون صداپیشهگان حرفهای و کاربلد کاراکترهایش است. در این میان صداپیشه شخصیت پینوکیو و سباستین کمی بیشتر از بقیه میدرخشند. سباستین با دیالوگهای زیرکانه و طنزآمیزش به انیمیشن جنبه کمدی را اضافه کرده. او همانند یک اگزیستانسیالیست مدام از رنجآور بودن زندگی ناله میکند ولی در عین حال همیشه با جدیتی انکارناپذیر به اهدافش برای تربیت درست پینوکیو و نگارش خاطرتش پایبند است. در این اقتباس دیگر خبری از گربه نره و روباه مکار نیست و خیلی از وقایعی که در داستان اصلی و اقتباس دیزنی شاهدش هستیم را نمیبینیم. همین امر باعث شده که شاهد سناریوی خلاقانه جدیدی باشیم که که شاید به اندازه داستان اصلی جاهطلبانه نباشد ولی هویتی خاص به پینوکیوی دل تورو میبخشد.
نظرات