فیلم سرمایه انسانی (Human Capital) تصاویر ناهماهنگ در پی ارتباط با نیروی محرکه قصه (تصادف) را نشان می‌دهد. حالا آن که نیروی محرکه مذکور بدیع و ملتهب نیست. با بازی مگ همراه شوید.
بازار جشنواره فیلم تورنتو (Toronto Film Festival) مکانی گسترده برای فیلم سازان بین‌المللی است که آثار خود را برای عموم به نمایش بگذارند. البته فیلم سازان مستقل از موقعیت برتری نسبت به سایرین در نمایش آثارشان برخوردار هستند. فیلم Human Capital ششمین ساخته بلند مارک میرز (Marc Meyers) در مقام کارگردان است که فیلم‌نامه اثر را اورن موورمن (Oren Morverman برای وی به نگارش درآورده است. فیلم مذکور نسخه آمریکایی فیلمی با نام Il capitale umano به ساخته‌ی پائولو ویردزی (Paolo Virzi) از کشور ایتالیا است که از روی رمانی با همین نام اقتباس یافته است. فیلم داستان دو خانواده را شرح می‌دهد که پس از وقوع یک تصادف، روابط و معضل‌هایشان به هم گره می‌خورند.
فیلم Human Capital با نوع روایت غیرخطی، زاویه دید هر شخصیت قصه را به یک تصادف پیوست می‌زند. روایت غیرخطی، وقوع تصادف و ارتباط شخصیت‌ها، مخاطب را یاد آثاری اعم از ۲۱ گرم (21 Grams) ایناریتو (Alejandro Gonzalez Innaritu) و تصادف (Crash) پل هگیس (Paul Haggis) می‌اندازد. هرچند در فیلم‌های 21 Grams و Crash، داستانک‌ها به‌خوبی به هسته اصلی قصه پیوند زده می‌شوند اما در فیلم Human Capital این پیوند به‌ندرت شکل واقع‌گرایانه به خود می‌گیرد. تصادف در همان لحظات آغازین فیلم اتفاق می‌افتد؛ حالا آنکه تصادف آن‌چنان ملتهب به نمایش گذاشته نمی‌شود. حادثه تصادفِ به نمایش گذاشته‌اش در فیلم به‌خودی‌خود مجهول است و اینکه اتفاق منجر به کشیده شدن شخصیت به بیمارستان و سپس به کما رفتن وی می‌شود، کمی از درک مخاطب فاصله می‌گیرد. فیلم سپس شروع به بیان داستانک‌های شخصیت‌های ترسیم شده خود می‌کند.
درو هیگل (با بازی لیو شرایبر) بنگاه معاملات خانه دارد که از طریق رفاقت دخترش با پسر یک سرمایه‌دار، تصمیم می‌گیرد که با کوینت (با بازی پیتر سارسگارد) وارد معامله سهام و بورس شود. او که وضعیت مالی خوبی در پی بچه‌دار شدن مجدد خود ندارد، ناگهان در معامله شکست می‌خورد و این شکست رابطه درو با کوئینت را شکراب می‌سازد. قصه‌ی یک شکست قابل‌انتظار که مخاطب انتظار دارد که هر لحظه با تصادف گره بخورد ولی متأسفانه چنین اتفاقی نمی‌افتد و هرگز زاویه دید روشنی از تصادف از زبان و چشمان درو به نمایش نمی‌گذارد. سایر شخصیت‌ها هم ارتباط مستقیمی با تصادف پیدا نمی‌کنند؛ چند داستانک که تنها با بیان شرح‌حال شخصیت‌ها به بن بست می‌رسد. به قطع، تنها زاویه دید قابل‌تأمل و تحمل به واقعه تصادف به شخصیت شانون هگل بازمی‌گردد. البته قصه شانون ( با بازی مایا هاوک) خیلی دیر آغاز می‌شود و شکل‌گیری رابطه عاشقانه وی با ایان وارفیلد (با بازی الکس وولف) بسیار سرسری است. شخصی که نقش مستقیمی در وقوع تصادف دارد. شاید اگر به زمان وقوع حادثه تصادف در فیلم برسید و مقصر اصلی را دریابید، متوجه می‌شوید که تمام اتفاق به نمایش گذاشته در فیلم بیشتر حالت پیش‌نمایش دارد؛ زیرا میرز اتفاق‌های جذاب قصه‌اش را با سکانس‌هایی کوتاه در بخش مؤخره (Epilogue) فیلم می‌گذارد.
شاید مدت‌زمان طولانی منجر می‌شد که میرز فرصت کافی برای خلق موقعیت‌ها و درگیری شخصیت‌ها با معضل داشته باشد تا آن‌ها را به تصویر بکشد. میرز آن‌قدر برای پایان رساندن فیلم شتاب‌زده عمل می‌کند که حتی زاویه دید یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم، کوئینت، را به نمایش نمی‌گذارد. مردی سرمایه‌دار و فرصت‌طلب که رابطه خوبی با همسر و فرزندش ندارد، یک آدم ریاکار که به نظر می‌رسد مقصر اصلی حادثه تصادف و نقطه عطف گره دو خانواده باشد ولی هرگز میرز اجازه پیشروی به شخصیت کوئینت را نمی‌دهد. هرچند که پیتر سارسگارد (Peter Sarasgard) به‌خوبی این نقش را ایفا کرده است ولی در پایان در همان حالت شخصیت خنثی در قصه باقی می‌ماند.
ضعف‌های گره‌افکنی و گره‌گشایی قصه Human Capital تا حدودی با نقش‌آفرینی تیم بازیگری حرفه‌ای اثر فراموش می‌شود. بازیگران درجه یک سینمای حالِ حاضرِ هالیوود که بازی‌های خوبی را به نمایش گذاشتند؛ مریسا تومی (Marisa Tomei) که چند سالی با نقش‌آفرینی در سری فیلم‌های مرد عنکبوتی (Spider Man) به سینما بازگشته است، در فضای دور از دنیای ابرقهرمانی نقش آفرینی قابل‌توجهی از خود به جای می‌گذارد. لیو شرایبر (Liev Schreiber) که پیش از آن در سریال ری داناوان (Ray Donovan) به توانایی‌های بازیگری وی پی بردیم، در این اثر نقش یک آدم منزوی و بی‌دردسر را ایفا می‌کند. البته در نقش‌آفرینی‌اش رگه‌هایی از شخصیت Ray Donovan با خود نگه داشته است. بیشتر از همه، مایا هاوک (Maya Hawke) در مرکز توجه تیم بازیگری قرار دارد. کسی که تا حدودی قصه‌ی میرز را می‌چرخاند و نزدیک‌ترین فرد به واقعه تصادف است. یک عاشق‌پیشه که در تصمیم‌گیری دچار شک و شبهه می‌شود. اینکه به بیان حقیقت پناه ببرد یا از دوست خود مراقبت کند. با تماشای بازی مایا هاوک، می‌توانیم او را یکی از ستارگان نوظهور و آینده‌دار سینمای هالیوود در نظر بگیریم.
فیلم Human Captial روایتگر داستانک‌های ناموزون در پی پیوست با یک حادثه است. شخصیت‌ها هرگز رابطه نزدیکی با حادثه پیدا نمی‌کنند. به‌طوری خود میرز حادثه را تا پیش از شروع پرده نهایی فیلم فراموش می‌کند. البته ترکیب رنگارنگ اسامی بزرگی از بازیگران حال حاضر سینما و تلویزیون هالیوود می‌تواند شما را به تماشای اثر ترغیب کند.
نظرات