سالها پیش، در همسایگی خانه پدری فردی زندگی میکرد که در منزل خود از یک غاز نگهداری میکرد. با وجود مصائب مختلفی که در کودکی و بزرگسالی بر من رفته، باور دارم که جبران ناپذیر لطمات روحی را از جانب آن غاز مذکور و حملات ناگهانی او از پناهگاههای مختلفش در زمان بازگشت از مدرسه متحمل شدهام. بازی Untitled Goose Game، ساخته استودیوی House House برای من، و دیگر قربانیان احتمالی غازهای دیگر در نقاط مختلف جهان، فرصتی را فراهم آورده تا خودمان را به جای یک غاز گذاشته و علت رفتار روانگسیخته این موجودات را مورد بررسی قرار دهیم.
در ابتدای کار، بازی شما را راهنمایی میکند تا با تولید صدا، قهرمان (؟!) داستان را از میان بوتههایی که در بین آنها مخفی شده بیرون بکشید و آموزش غاز بودن را شروع کنید. تعداد کارهایی که با این غاز کذایی میتوان انجام داد چندان گسترده نیست و به گرفتن وسایل با منقار، خم کردن گردن، تولید صدا، باز کردن بالها، راه رفتن و دویدن خلاصه میشود و بزرگترین ایرادUntitled Goose Game خودش را همین جا نشان میدهد. به راحتی میتواند گفت که طراحی کنترل به بدترین شکل ممکن صورت گرفته و علی رغم اینکه انیمیشنها و متحرکسازی خوبی برای تمامی اعمال این غاز طراحی شده، کنترل او در هنگام حرکت کردن باعث دردسر (و دردِ دست!) بازیکن میشود.
سازندگان در حالی که میتوانستند راه رفتن غاز را با سیستم شناخته شده استفاده از دکمههای WASD طراحی کنند، انجام این عمل را به نگه داشتن کلیک چپ و جهت دادن به حرکت با موس متصل کردهاند! متاسفانه این طراحی باعث شده تا فرار کردن و مخفیکاری که هسته اصلی گیمپلی را تشکیل میدهند، آنطور که باید و شاید تجربه لذتبخشی از آب در نیایند و همین عامل ساده باعث شده تا تجربه کوتاه و البته محدود کار لطمه ببیند. در هر مرحله از بازی، لیستی از کارهایی که باید انجام داد در اختیار مخاطب قرار میگیرد که کلیت آنها به اذیت کردن اهالی موجود در هر مرحله، که مشغول زندگی عادی خود هستند، خلاصه میشود. عوض کردن عینک یک فرد، دزدیدن و دور انداختن کلیدهای یک فرد دیگر و ... که در هر مرحله بسته به خود محیط و ویژگیهای فردیِ اهالی آن محیط، با لیست متفاوتی رو به رو میشویم.
از جنبه طنز، برخلاف انتظاری که تریلرهای Untitled Goose Game وعده داده بودند، بلاهایی که بر سر دیگران نازل میکنیم چندان خندهدار نیستند و به طور کلی با وجود اینکه اهداف هر مرحله کاملا مجزا از دیگر مراحل هستند اما حس تکراری شدن پیدا میکنند. با توجه به اینکه سالها پیش تجربه سری Neighbors From Hell به عنوان آثاری که بر اذیت کردن دیگران و بامزه بودن استوار هستند را از سر گذراندهایم،Untitled Goose Game در جذابیت شوخیهایش موفقیت چندانی را به دست نیاورده است. در مجموع اهداف هر مرحله تعدادی معما هستند که باید با دقت به روتین افراد و رفتاری که در قبال اعمال غاز از خود نشان میدهند، راه حل آنها را پیدا کرد که البته رسیدن به اینها راه حلها چندان هم سخت نیست و سادگی هوش مصنوعی اهالی هم در این راه به مخاطب کمک میکند. بعد از انجام تعداد مشخصی از اهداف هر مرحله، یک هدف جدید به لیست اهداف اضافه میشود که انجام آن، باعث رخ دادن اتفاقی میشود که راه رسیدن به مرحله بعدی را فراهم میکند.
طراحی هنری Untitled Goose Game در عین سادگی، منحصر به فرد است و این خصیصه با انیمیشنهای خوب همراه شده تا از نظر گرافیک نمره قبولی به آن بدهیم. اهالیِ محیط بازی، طراحی چهره خاصی ندارند اما متحرکسازی و زبان بدن آنها به خوبی احساس مختلف آنها از قبیل کلافگی، ترس و ... را نشان میدهد. انیمیشنهای خود غاز هم همانطور که قبلا اشاره کردم در سطح بسیار خوبی قرار دارند و حرکات غاز کاملاً طبیعی به نظر میرسند. صداگذاری چندانی چه برای شخصیتها و چه برای افکتهای صوتی در نظر گرفته نشده اما موسیقی کار با بالا و پایین شدنها و تغییرات ریتم خاص خود در لحظات مختلف، تا حدودی از یکنواختی کار میکاهد.
به طور کلی Untitled Goose Game نتوانسته از پتانسیل ایده خود به خوبی استفاده کند و محصول نهایی برخلاف تبلیغات آن، تجربه چندان بامزه و مفرحی از آب در نیامده است. برای کسانی که به دنبال تجربه عنوانی بامزه و مبتنی بر اذیت کردن دیگران هستند، گزینههای بهتری مثل سری Neighbors From Hell یا حتی نسخههای مختلف Mario Party در دسترس هستند و کسانی که دوست دارند تا ببینند در ذهن یک غاز چه میگذرد، بهتر است پول خود را نگه داشته و منتظر محصول بهتری بمانند.
نظرات (1)